نماز کلید بهشت

نماز کلید بهشت - سعادت دنیا و آخرت

نماز کلید بهشت

نماز کلید بهشت - سعادت دنیا و آخرت

سلام خدمت بینندگان وبلاگ
وبلاگ را با پرسش یک سوال و پاسخ دادن به آن آغاز می کنم:
چرانماز کلید بهشت است؟
هدف آفرینش انسان برای بندگی و معرفت خدای متعال است و در سایه پرستش خداوند است که انسان به کمال و مقام قرب الاهی می رسد. نماز، بهترین صورت اظهار عبودیت و بندگی خالق متعال است. التزام به نمازهای پنج گانه، سبب فضیلت روان و قدرت روحى است که انسان را از ارتکاب گناه و رفتار ناشایسته باز می دارد و نیروى تقوا را در روان انسانى قوی تر می کند. در این صورت است که می توان فهمید چرا نماز، کلید دروازه بهشت است.


ناگفته نماند که نماز، یکی از اعمال عبادی است که ثوابی همچون کلید بهشت برای آن در نظر گرفته شده است؛ زیرا در روایات، محبّت به ائمه اطهار (ع)، ذکر لا إله إلا الله، صبر و ... نیز کلید بهشت شمرده شده اند. همچنین از این روایات فهمیده می شود که نماز با ایمان به توحید و یگانگی خداوند و محبّت اهل بیت (ع) عجین شده و وابستگی ویژه ای دارد.

پس نماز خواندن اهمییت والاییو برتری دارد.
بایگانی
نویسندگان
آخرین نظرات
پنجشنبه, ۱۲ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۴۰ ب.ظ

شکستن نماز

لسفه شکسته شدن نماز چیست؟


نماز شکسته از احکام امتنانی و تسهیلی خداوند برای مسافران است؛ اما این که چرا برای عبادت خداوند، شرایطی مقرر شده است، توجه به نکات ذیل مفید است:


تمام عبادات و شرایط آنها توقیفی و تعبدی است؛ یعنی، از سوی خداوند است و هیچ کس حق کاستی و افزودن به آن را ندارد؛ پس همه این شرایط، از سوی خداوند است.

ب) خداوند بهتر از هر کس می‏داند که راه وصول و تقرب به او چیست و چگونه می‏توان بهتر به او نزدیک شد و به سعادت و کمال رسید. بنابراین اگر او جزء و شرطی را قرار داده و یا چیزی را حذف کرده، بر اساس مصالحی است که بسیاری از آنها فراتر از توان درک عقل بشری است و تنها خداوند بدان آگاه است.


ج) عبادات به عنوان وسیله‏ای برای نیل به کمال در نظر گرفته شده است؛ از این رو قرآن کریم می‏فرماید: «یا أیها الذین آمَنُوا اسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَ الصَّلاةِ إِنَّ اللّهَ مَعَ الصّابِرِینَ؛ ای انسان‏های مؤمن! با استعانت از نماز و روزه به خدا نزدیک شوید». در همه اعمال عبادی، قصد قربت شرط است. گرچه نیت امری است قلبی، ولی وقتی همان نیت را با عبارات و الفاظ بیان می‏کنیم، می‏گوییم: «قربة الی الله»، یعنی این عبادت‏ها را به عنوان وسیله‏ای برای تقرب به پیشگاه حضرت حق ـ تبارک و تعالی ـ انجام می‏دهیم.


پس این عبادات، زمانی نقش وسیله تقرب به خدا را ایفا می‏کنند که با شرایط آن صورت گیرد. خدای متعال می‏فرماید: نماز باید برای یاد من می‏باشد (أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِکْرِی) و در عین حال تذکر می‏دهد که «لا تَقْرَبُوا الصَّلاةَ وَ أَنْتُمْ سُکاری؛۳ در حال مستی نزدیک نماز نشوید»؛ زیرا چنین نمازی غفلت‏زدا و نزدیک کننده بشر به خدا نیست و نمازگزار با چنین حالتی حضور قلب ندارد و نمی‏داند که چه می‏کند. ازاین‏رو در ادامه همین آیه، در مقام تعلیل حکم می‏فرماید: «حَتّی تَعْلَمُوا ما تَقُولُون».


علت بسیاری از نابسامانی‏ها در جوامع اسلامی، این است که عبادت‏های مسلمانان روح ندارد و در حقیقت نماز و روزه بسیاری از آنان روح ندارد، وگرنه «إِنَّ الصَّلاةَ تَنْهی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنْکَرِ» در حالی که وجود بسیاری از مفاسد فردی و اجتماعی در جوامع اسلامی، غیرقابل انکار است (گرچه نسبت آن با آن چه که در جوامع غیرالهی و غیردینی است به مراتب بسیار کمتر است).


آیة‏الله مصباح یزدی در این زمینه می‏نویسد:


«رکن مهم همه عبادات، نیت و قصد قربت است و این رکن، مخصوص به نماز نیست؛ بلکه هر عمل عبادی، باید «قربة الی الله» انجام شود و داعی بر انجام آن اطاعت خدا باشد؛ چون پرستش با دل انسان بستگی دارد و به عبارت دیگر، عبادت از افعال و عناوین قصدی است. چنان که هر گونه خم شدنی علامت تعظیم نیست؛ زیرا ممکن است به قصد مسخره کردن باشد، عبادت هم صرف حرکات و سکنات یا اذکار و اوراد نیست؛ بلکه باید به خاطر اطاعت امر خدا باشد؛ پس نمازی که برای تمرین و یاد گرفتن خوانده می‏شود، یا برای ریا و خودنمایی یا از روی نفاق و ترس از مسلمانان یا جلب توجه ایشان، عبادت حقیقی نیست …».


شاید این پرسش مطرح شود که چرا خدای متعال، تقرب به خودش را با صرف اقدام بندگان به یک عمل عبادی با هر شکل و قالب و شرایطی که انجام شود، قرار نداده است؛ بلکه این تقرب با شرایط خاص حاصل می‏شود؟ پاسخ آن ـ همان طور که آیة‏الله مصباح یزدی نوشته‏اند ـ این است:


«حکمت این که خدای متعال خواسته است مردم از راه اسباب عادی به مقاصدشان برسند، این است که در راه تحصیل اسباب، هزاران وسیله آزمایش و تکامل اختیاری برای انسان‏ها پیش می‏آید که هرگز در گوشه مسجد و معبد حاصل نمی‏شود؛ چنان که بارها گفته شد، غرض از آفریده شدن انسان در این جهان مادی، همان است که با اختیار و انتخاب خود راه کمال را بپیماید و اساسا کمال حقیقی انسان، همان است که از راه اختیار حاصل می‏شود و انتخاب و اختیار، میدان عمل آزاد و راه‏های متعدد و وسایل گوناگون آزمایش لازم دارد و هر قدر زمینه آزمایش بیشتر باشد، امکان تکامل انسانی بیشتر خواهد بود.

این است که خدای متعال به انسان امر فرموده به کار و کوشش و تلاش و فعالیت بپردازد تا در زمینه‏های مختلف، آزمایش خود را بدهد، و کمال اختیاری خویش را به دست آورد (لِیَبْلُوَکُمْ أَیُّکُمْ أَحْسَنُ عَمَلاً) «وگرنه خداوند عاجز نبود که روزی هر بنده‏ای را به وسیله مائده آسمانی نازل کند …»؛ یعنی، کمال ما در گرو رفتارهای اختیاری ماست و اختیاری بودن رفتار، متوقف بر این است که گزینه‏های مختلف باشد که یکی از آنها صحیح یا بهترین باشد و همین که یکی صحیح یا بهترین است، به این معناست که شرط خاصی برای قبولی یا کمال آن عبادت گذاشته‏ایم.

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۲
صدیقه نوجوان بشنیغان

نظرات (۱)

goooooooooooooooooooooooooooooooood
be successful

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی